دوشنبه، مهر ۱۰
*
براي همين هست كه هميشه در عجب مي ماني ديگر، بر مي گردي مي بيني
جز جاي پاهايم چيز ديگري نيست.
من با آدمهاي
زياده گو
و
پررنگ
هميشه مشكل داشتم.
بي نبض و آرام
بيا و برو.
*
رخوت ِ عصرهاي پاييز
از همين حالا
من را
گرفته.
*
دروغ هايت ديگر
حتي
تابلوتر از مردهاي بي ام وه دار ِ خانم باز شده
يك فكر ِ بكر بكن زودتر.
*
- ببين يه سوال مي كنم درست جواب بده ايندفعه، واقعا برام مهمه
+ بگو
- كي ميايي خونمون ؟!
پ.ن: يك نمونه ي جرم گرفته ي تاريخ انقضا گذشته
*
اولاً، تصحيح مي كنم،
آدمهاي هنرمند احساساتشان را مثل ِ رنگ هاي درهم ِ توي پالت از هم تشخيص مي دهند!
دوماً، كسخلان را گفته اند تنها گذاشتن، برترشان است.
---
Posted by: Abysmal @