html>

  SeCreT GaRdeN

 
 



سه‌شنبه، آبان ۲  

*
مي خواي چيو ثابت كني؟
مي خواي حال ِ خودتو بگيري؟
كه به كي بگي
برنده اي؟










*
من چشم ِ رودخانه هاي عظيمم
جايي كه همه چيز گرداگرد من در دايره اي مي رقصد
اين دايره، مدام تنگتر و تنگتر مي شود تا بالاخره آسمان و زمين در
گودال ِ
سرخ ِ قلب من
غرق شوند.








*
قلب ِ حك شده ي
تير خورده
و
سوراخ
روي درختي كه هيچكس هرگز نديدش.










*
تا بخواهي آباداني.
اصلا ويراني مي بيني
در من ؟









*
از بي حوصلگي
از شلختگي
از اين گودال ِ عميقي كه كف ِ اتاقم را مي بلعد
كجا فرار كنم خوبه ؟











*
اين حرف ها رو بزار براي موقعي كه
دنيا با اين وسعتش برايم تنگ مي شود













---

Posted by: Abysmal @