Posted by: Abysmal @
سهشنبه، شهریور ۱۴
Hinder _ Better Than Me
I think you can do much better than me
After all the lies I made you believe
Guilt kicks in and I start to see
The edge of the bed
Where your nightgown used to be
I told myself I wouldn't miss you
But I remembered
What it feels like beside you
I really miss your hair in my face
And the way your innocence tastesAnd
I think you should know this
You deserve much better than me
...
---
Posted by: Abysmal @
شنبه، شهریور ۱۱
*
خيلي منطقي ست
كه نصفه شب ِمن را به هم بزني به خاطر ِ خاطره اي دور كه هوسش
حالا
الان
بعد از آن دوران ِ سخت ِ مقاومت
بعد از رخوت غريبي كه دو سال مهمان ِ چشمهاي من بود
بعد از خستگي از عزيمتت
درمانده
تازه جان يافته
به جان ِ شما افتاده و ...
بيخيال
آمده بودم بگويم
من از گذر ِ خواب ِ پريشان ابر آمده ام
در رعدي كه شكاف انداخت
قصر شيشه اي ِ
شب
هايم
را.
*
من ام
و يه نصفه شب ِ
آبي نقره اي.
*
شبي كه قرار است
چشم هاي
تو
ستاره اش باشد.
*
قديم ها
طلوع خورشيد تولدي بود
و غروبش مرگي
حالا
انگار آنچه پيشترها ديده ايم و شنيده ايم
فريبي بيش نبوده
دگرگون شده همه چيز.
*
باد مي آيد و تو مست و آواره
در دنياي من
مي چرخي.
*
بي تفاوتم.
بي اعتنا.
*
حرف زياد است.
يادم نيست.
*
يك نصفه شب ِ تابستان كه سردترين شب سال شد.
*
اصرار مي كند كه برقص
مي گويم من از مادرم اجازه ندارم!
با لحن ِ جدي مي گويد، مثل ِ اينكه تو بچه ي زور هستي! با زور بايد باهات رقصيد،
با زور بايد خوابوندت، با زور بايد... !!!!
*
نصقه شب تان بخير
عابران ِ خواب آلود.
---
Posted by: Abysmal @

*
در خاطره ام لحظه اي هست كه ناگهان صداها همه خاموش مي شوند و او كه دراز كشيده،
با يك دست زير سرش و چشماني كه آنطرف تر از سقف را مي خواهد.
و حجم ِ سرد ِ دختري كه فكر مي كند،
فرشته ها سختگير ترند از دختران ِ باكره اي كه سياه پوشيده اند.
---
Posted by: Abysmal @